در جامعه افرادی وجود دارند که تاکنون ازدواج نکردهاند و بهدلایل مختلف اعم از اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و جسمی احتمال ازدواجشان پایین است. در علم جمعیتشناسی به این مساله تجرد قطعی گفته میشود. کشور ما نیز باتوجه به شرایط فعلی از این قاعده مستثنا نیست. بهتازگی مرضیه وحیددستجردی، دبیر ستاد ملی جمعیت اعلام کرده که آمار تجرد قطعی در کشور هفت برابر شده است.
به گزارش اقتصاددان به نقل از جهانصنعت ، وی در این زمینه اعلام کرد که در سال۱۳۶۵ حدود ۱/۱درصد زنان ۵۰ساله دچار تجرد قطعی بودند یعنی در سن ۵۰سالگی هنوز ازدواج نکرده بودند اما در سال ۱۴۰۲، این رقم (درصد خانمهایی که ازدواج نکرده بودند) به ۷/۷درصد رسیده است یعنی هفت برابر شده است.
وحیددستجردی اشاره کرد: در دهه۶۰ حدفاصل سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ به طور متوسط ۸/۶ فرزند برای هر زن در سن باروری متولد میشد، اما اگر سال ۱۴۰۳ را نگاه کنیم، این عدد به کمتر از ۵/۱ فرزند رسیده است. این امر نشان میدهد که با یک کاهش جدی و شیب کاهشی در فرزندآوری روبهرو هستیم.
دبیر ستاد ملی جمعیت به تشریح آمار ازدواج نیز پرداخت و گفت: «همین شیب در ازدواج هم وجود دارد. مثلا در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ حدود ۸۰۰هزار ازدواج ثبت میشد اما این رقم در سال ۱۴۰۳ به ۴۸۰هزار ازدواج رسیده یعنی حدود ۶۰درصد کاهش. وقتی ازدواج کاهش پیدا میکند، طبیعی است که فرزندآوری هم کاهش مییابد.» بسیاری بر این باورند که این مساله میتواند در آینده جایگاه خانواده و مقوله ازدواج را با خطر روبهرو کند. از سوی دیگر کارشناسان هشدار دادند که با توجه به شرایط فعلی، ایران تا چند دهه دیگر یکی از پیرترین کشورهای جهان خواهد شد که میتواند ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را تهدید کند. اگر بخواهیم پاسخ همه این گزارهها را بیابیم، جواب، مساله اقتصادی است. درواقع بسیاری از جوانان و افرادی که در شرف ازدواج هستند یا قصد ازدواج دارند با مشاهده هزینههای گزاف از این مساله دلسرد و حتی از آن فاصله میگیرند.
تجرد قطعی یک پدیده طبیعی
شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و استاد دانشگاه تهران درباره آمارهای اعلامی درخصوص تجرد قطعی گفت: ابتدا باید دید که این آمارها چقدر دقیق هستند. در مورد آمار رسمی، دبیر ستاد ملی جمعیت اعلام کرده که میزان تجرد قطعی در کشور هفت برابر شده و فاصله بین فرزند اول و دوم به شش سال رسیده است. برای زنان درصد تجرد قطعی حدود یکدرصد و برای مردان ۷/۷درصد اعلام شده است. البته برخی از این آمارها ممکن است اشتباه باشد چرا که منابع مختلف و محاسبات متفاوتی وجود دارد. براساس دادهها تعداد مردان ۵۰تا ۵۴ساله مجرد ۳۵هزارو ۷۵۷نفر بوده که معادل ۸/۱درصد از کل مردان این گروه سنی است. برای زنان ۴۵ تا ۴۹ساله در سال ۱۳۹۵، تعداد مجردان ۱۰۴هزارو ۸۶۶نفر بوده که معادل ۴/۴درصد از این گروه سنی است. همچنین گزارشی در شهریورماه منتشر شد که نشان میدهد حدود ۱۷میلیون ایرانی زیر ۴۵سال هرگز ازدواج نکردهاند.
بحران اصلی؛ کاهش جمعیت در معرض ازدواج
کاظمیپور افزود: ابتدا باید توجه داشت که در طول تاریخ همیشه درصدی از افراد مجرد وجود داشته است و این پدیده طبیعی است. آمار ۱۷میلیون نفر شامل دختران و پسران میشود و نباید تصور شود که همه آنها هرگز ازدواج نخواهند کرد. در واقع هر سال حدود ۱۰درصد از افراد مجرد ازدواج میکنند و این روند طبیعی جامعه است. بنابراین مشکل اصلی ما تجرد نیست بلکه کاهش جمعیت در معرض ازدواج است. علت کاهش ازدواج نیز کاهش تعداد جمعیت در سن ازدواج است، نه کاهش رغبت به ازدواج. تنها نکتهای که ممکن است مورد توجه باشد، افزایش سن ازدواج است. برای زنان چند سال و برای مردان حدود چهارسال افزایش داشته است. مطالعات نشان میدهد که درصد کمی از افراد به تجرد قطعی میرسند و بسیاری از افرادی که ازدواج نکردهاند به دلیل محدودیتها و شرایط اقتصادی، توانایی ازدواج نداشتند و این امر گذراست.
به سوی سالمندی جمعیت
این استاد دانشگاه در پایان با مقایسه ازدواج در ایران و کشورهای دیگر، وضعیت را مطلوب دانست و ادامه داد: مقایسهها نشان میدهد وضعیت ایران نسبت به بسیاری از کشورهای آسیای جنوبشرقی بهتر است. برخی رسانهها این موضوع را بحران تلقی میکنند در حالی که ما در واقع مشکل جدی ازدواج نداریم و هر سال حدود ۱۰درصد از افراد مجرد ازدواج میکنند. البته ممکن است رویکردها در جامعه به مرور تغییر کند و افراد ترجیح دهند ازدواج رسمی را به تعویق بیندازند. عواملی مانند مهریه و دشواریهای اقتصادی ممکن است بر تصمیم جوانان برای ازدواج تاثیرگذار باشد. باید به این نکته اشاره کنم که پیر شدن جمعیت ایران ناشی از کاهش باروری، تاخیر در ازدواج و کاهش تمایل به فرزندآوری است. پیشبینیهای جمعیتی نشان میدهد که رشد جمعیت از سال ۱۴۲۰ به بعد نزدیک به صفر میشود و جمعیت به سمت سالمندی خواهد رفت.
تجرد قطعی متاثر از تحولات سیاسی و اجتماعی
سعید معیدفر، جامعهشناس نیز درباره دلایل تجرد قطعی گفت: اساسا در جامعهشناسی حتی فردیترین پدیدهها نیز واجد ابعاد و ریشههای اجتماعی هستند. انسانها موجوداتی منزوی نیستند، آنها در بستر خانواده متولد میشوند، در شبکههای خویشاوندی، دوستی و اجتماعی رشد میکنند و به تدریج در پیوند با محله، منطقه، قومیت و در نهایت جامعه ملی هویت مییابند. زبان، اندیشه، کنش و شیوه زیست انسان همگی متاثر از زیست اجتماعی اوست. از اینرو ما پدیدهای کاملا فردی و منفک از اجتماع نداریم. همانطور که دورکیم نیز اشاره میکند حتی پدیدهای مانند خودکشی که در ظاهر تصمیمی فردی به نظر میرسد، تحتتاثیر متغیرهای اجتماعی شکل میگیرد. تجرد قطعی نیز از همین قاعده پیروی میکند. اگر روندهای جمعیتی را در مقاطع مختلف بررسی کنیم، مشاهده میکنیم که تغییرات در نرخ ازدواج، فرزندآوری و رشد جمعیت تابعی از تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی است. وی افزود: به عنوان نمونه در سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷، به دلیل افزایش همبستگی و پیوستگی اجتماعی نوعی انتظار عمومی برای ازدواج زودهنگام و فرزندآوری شکل گرفت که نتیجه آن جهش قابلتوجه در رشد جمعیت بود. آثار این جهش جمعیتی از دوران کودکی و مدرسه تا جوانی، میانسالی و حتی سالمندی همچنان در ساختار جمعیتی کشور قابل مشاهده است. در برخی مقاطع دیگر مانند دورههای پس از جنگ نیز در واکنش به تلفات انسانی و ناامنیها، افزایش جمعیت مشاهده شده است.در کنار این عوامل، تحولات اقتصادی نقش تعیینکنندهای دارند. در مناطق کمتر توسعهیافته معمولا هم نرخ رشد جمعیت بالاتر است و هم ازدواجها در سنین پایینتری رخ میدهد. در مقابل در کلانشهرها و مناطق شهری توسعهیافته تجرد و بهویژه تجرد قطعی شیوع بیشتری دارد. این مقایسه نشان میدهد که متغیرهای جمعیتی بهشدت تحتتاثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار دارند.
تاثیر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی
این جامعهشناس اضافه کرد: از سوی دیگر تغییر و تضعیف ارزشها و باورهای سنتی نیز در این روند موثر بوده است. باورهایی که در گذشته بر اهمیت ازدواج، فرزندآوری و کثرت جمعیت تاکید داشتند در اثر تحولات فرهنگی و اجتماعی دچار سستی شدند و این امر بر الگوهای ازدواج و تشکیل خانواده تاثیر مستقیم گذاشته است. طبیعی است که در شرایطی که جامعه با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی مواجه است و افراد نسبت به آینده خود احساس ناامنی و بیثباتی دارند، تمایل به ازدواج و فرزندآوری کاهش یابد و در نتیجه پدیده تجرد قطعی گسترش پیدا کند. مسالهای که بهویژه در کلانشهرها نمود پررنگتری دارد. همچنین نظام آموزشی نیز در این روند بیتاثیر نیست. در گذشته فرآیند جامعهپذیری عمدتا در بستر خانواده انجام میشد اما امروزه انتظار میرود افراد مراحل طولانیتری از تحصیل در مدرسه و دانشگاه را طی کنند و همین امر به تعویق ازدواج و تشکیل خانواده منجر میشود.
جامعه در مسیر دگرگونی
معیدفر معتقد است که نهاد خانواده بهواسطه گذر زمان دستخوش تغییر میشود اما هیچگاه کارکرد و شکل خود را از دست نمیدهد. او در این زمینه تشریح کرد: به طور کلی نهاد خانواده حتی در جوامع توسعهیافته نیز از بین نرفته و همچنان بهعنوان یک نهاد اجتماعی وجود دارد. هرچند بسیاری از کارکردهای سنتی آن کاهش یافته یا دگرگون شده است. خانواده امروز الزاما همان تعریف کلاسیک پدر، مادر و فرزندان را ندارد و اشکال متنوعتری به خود گرفته است؛ از همزیستی افراد مجرد گرفته تا خانوادههایی بدون فرزند یا خانوادههایی که فرزندخوانده را جایگزین فرزند زیستی میکنند. بنابراین، خانواده از میان نخواهد رفت اما با اشکال جدید، کارکردهای متفاوت و نقشهای دگرگون شده ادامه حیات خواهد داد. نگرانی برخی نهادها و جریانهای فرهنگی یا سیاسی از این تحولات، عمدتا به تعارض این اشکال جدید خانواده با ارزشها و دستگاههای فکری سنتی بازمیگردد. با این حال واقعیت اجتماعی امروز نشان میدهد که جامعه در مسیر این دگرگونیها قرار گرفته است.
ناکارآمدی و مداخلات بیرویه
این جامعهشناس در پایان افزود: نکته مهم اینجاست که بخشی از همین نگرانیها در عمل با ناکارآمدیها و مداخلات نادرست در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تشدید شدند. بحرانهای اقتصادی، ناامیدی نسبت به آینده، کاهش امید به زندگی و فشارهای ناشی از سیاستگذاریهای نادرست همگی به تضعیف ازدواج، فرزندآوری و در نهایت تغییر شکل نهاد خانواده دامن زدهاند. اگر دغدغه حفظ خانواده وجود دارد لازمه آن ایجاد ثبات اقتصادی، آرامش اجتماعی و افزایش امید به آینده است، در غیر این صورت جامعه ناگزیر به سمتی حرکت خواهد کرد که شاید با انتظارات سیاستگذاران و نهادهای رسمی همخوانی نداشته باشد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع