سیداحمد نبوی عضو هیئت موسس خانه سرباز صلح ایران با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : صلح، تنها به معنای نبود جنگ نیست، بلکه وضعیتی پایدار مبتنی بر عدالت، توسعه، گفتوگو است. برای کشوری مانند ایران که در قلب یکی از بیثباتترین مناطق جهان قرار دارد و با چالشهای پیچیده داخلی و خارجی روبروست، دستیابی به صلحی پایدار به یک ضرورت استراتژیک و حیاتی برای تضمین امنیت، رفاه و حفظ تمامیت ارضی آن تبدیل شده است.
ایران، با پیشینهای کهن و موقعیتی ژئوپلیتیک منحصربهفرد، همواره نقش تعیینکنندهای در معادلات منطقه ایفا کرده است. با این حال، در دهههای اخیر، عوامل مختلفی از جمله تحریمهای بینالمللی شدید، رقابتهای قدرتهای بزرگ در منطقه، تنشهای فرقهای و همچنین چالشهای اقتصادی و اجتماعی داخلی، فضایی از بیثباتی و عدم قطعیت را برای کشور ایجاد کردهاند. در چنین شرایطی، درک چندبعدی بودن مفهوم صلح و پیگیری فعالانه آن نه یک انتخاب، که تنها مسیر ممکن برای ساختن آیندهای روشن برای ملت ایران است.
۱– ضرورت صلح در عرصه داخلی :
با نگاه به توسعه اقتصادی و رفاه عمومی
تحریمها و هزینههای سرسامآور ناامنیهای منطقهای، اقتصاد ایران را تحت فشار بیسابقهای قرار داده است. صلح پایدار پیششرط جذب سرمایهگذاری خارجی، انتقال فناوری، رونق تجارت بینالملل و خروج از اقتصاد تکمحصولی است. تنها در سایه صلح است که منابع ملی میتواند به جای هزینههای نظامی و امنیتی، به سوی پروژههای زیربنایی، آموزش، بهداشت و ایجاد اشتغال هدایت شود.
در عرصه انسجام اجتماعی و وحدت ملی علیرغم وجود فرصت تنوع قومی، مذهبی و فرهنگی ، دشمنان ایران میتوانند به این تنوع به عنوان نقطه ضعف نگاه کنند، در حالی که صلح داخلی زمینهساز تقویت همبستگی و “وحدت در عین کثرت” میشود.
در یک محیط صلحآمیز، گفتوگوی سازنده بین گروههای مختلف اجتماعی جایگزین شکاف و قطبیشدن میشود و تمام انرژی ملت مصرف پیشرفت کشور میگردد.
ضمنا بسیاری از چالشهای زیست محیطی ایران، مانند بحران آب، گرد و غبار و آلودگی هوا، ماهیتی فرامرزی دارند. حل این بحرانهای وجودی مستلزم همکاری و صلح با همسایگان است. برای مثال، مدیریت مشترک رودخانههای مرزی یا مقابله با پدیده ریزگردها بدون روابط دیپلماتیک سازنده و عاری از تنش امکانپذیر نیست.
۲– ضرورت صلح در عرصه منطقه ای :
ایران از طریق زمین و دریا با ۱۳ کشور همسایه است که برخی از آنان پایگاههای دشمنان سنتی را میزبانی کرده و برخی با بحرانهای داخلی و ناامنی دست به گریبانند. این وضعیت میتواند به سادگی هجوم به درون مرزهای ایران را ممکن کند. بنابراین، برقراری صلح و همکاری امنیتی با همسایگان، اولین دیوار دفاعی برای تأمین امنیت ملی ایران محسوب میشود. دیپلماسی فعال و کاهش تنشها میتواند هزینههای امنیتی را به شدت کاهش دهد.
ایران میتواند با ایفای نقش “پل ارتباطی” و “صلحآفرین” در منطقه، جایگاه خود را به عنوان یک قدرت ثباتساز تثبیت کرده و موقعیت ترانزیتی منحصر به فرد ایران میتواند در سایه صلح، به کریدوری برای تجارت، انرژی و ارتباطات بین شرق و غرب و حتی شمال و جنوب تبدیل شود و منافع اقتصادی و سیاسی سرشاری را برای کشور به ارمغان آورد.
۳– ضرورت صلح در عرصه بینالمللی :
تحریمهای بینالمللی بزرگترین مانع در مسیر توسعه ایران بودهاند. تنها از طریق گفتوگو، دیپلماسی و اثبات صلحطلبی به جامعه جهانی میتوان این تحریمها را برچید و ایران را به چرخه اقتصاد و مالی جهانی بازگرداند.
همچنین انزوای بینالمللی، دسترسی ایران به فناوریهای پیشرفته در حوزههای پزشکی، صنعتی، IT و… را محدود کرده است. صلح و همکاری بینالمللی، دروازههای دانش و فناوری را به روی ایران میگشاید و به نسل جوان کشور فرصت میدهد تا سهمی در پیشرفت جهانی داشته باشد علیرغم اینکه با این همه فشار رتبه علمی ایران در جایگاه مناسبی قرار دارد و با تعامل جهانی این رتبه میتواند در بین ۱۰ کشور اول جهان قرار گیرد .
(لازم به توضیح است که در این گفتگوها صنایع دفاعی کشور باید و لاجرم قدرتمند بماند) .
دستیابی به صلح با چالشهایی از جمله وجود گروههای تندرو و بهرهگیری آنان از تنش برای حضوردر قدرت ، منافع ذاتی برخی بازیگران سیاسی در تداوم بیثباتی، بیاعتمادی عمیق تاریخی بین ایران و برخی قدرتهای غربی روبروست . غلبه بر این چالشها مستلزم عزم ملی، دیپلماسی پیگیر، انعطافپذیری و ارائه تصویری معتدل و صلحطلب از ایران در عرصه جهانی است.
صلح برای ایران یک شعار یا آرمانی دستنیافتنی نیست؛ بلکه یک استراتژی عملی و ضرورتی اجتنابناپذیر برای بقا و تعالی این مرز و بوم است.
این مهم تنها با دوراندیشی حاکمان و مطالبهگری ملت برای آیندهای بهتر محقق خواهد شد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع