اتهام یا ابزار فشار؟ پرونده ایی در سایه جنگ نرم

دکتر دانیال داودی راد روانشناس بالینی  (تحلیل گر امنیت روانی) عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت :  واکاوی پرونده جنجالی: اتهام تجاوز سه ورزشکار ایرانی در کره‌جنوبی؛ میان واقعیت، قانون تا ابزار فشار

هدف : بررسی احتمال «توطئه رسانه‌ای-سیاسی» و تأثیرات آن بر افکار عمومی و منافع ملی

 

در روزهای اخیر، خبری مبنی بر شکایت یک زن کره‌ای علیه سه عضو تیم ملی دوومیدانی ایران به اتهام تجاوز جنسی، موجی از واکنش‌های رسانه‌ای، افکار عمومی و تحلیل‌های دوگانه رسانه های معاند و بیگانه را برانگیخته است. فارغ از درستی یا نادرستی این اتهام، آنچه مهم است، تحلیل ابعاد پنهان‌تر ماجراست؛ ابعادی که فراتر از یک پرونده حقوقی – فرهنگ این سوال را مطرح می کند : آیا این ماجرا می‌تواند یک توطئه یا ابزار فشار سیاسی بر ایران باشد؟

قانون در کره‌جنوبی وامکان سوءاستفاده :

در برخی پرونده‌های بین‌المللی، دیده شده که برخی زنان از ساختارهای حمایتی سخت‌گیرانه قوانین کشورشان برای طرح شکایت‌های منجر به اخاذی یا فشار رسانه‌ای استفاده می‌کنند. اما این سناریوهای استثنائی، نمی‌تواند بهانه‌ای برای زیر سؤال بردن ادعای هر زن شاکی باشد. در کشورهایی مانند کره جنوبی، رابطه جنسی بدون رضایت کامل، صریح و مداوم می‌تواند مصداق تجاوز تلقی شود  اگر زن بعداً ادعا کند که دچار فشار روانی، تهدید، اغفال، یا مستی بوده، ممکن است دستگاه قضایی وارد رسیدگی شود . اما در این ماجرا امکان سواستفاده سیاسی از این ماجرا و یا طراحی یک توطعه از قبل برنامه ریزی شده در بزنگاه مذاکرات  نیز می تواند محتمل باشد

واقعیت یا ابزار:

واقعیت این است که ورزشکاران تیم ملی، سفیران فرهنگی و اخلاقی کشور خود در سطح بین‌الملل هستند. و حضور در یک کشور دیگر، به‌ویژه در قالب تیم ملی، مسئولیت بسیار سنگینی  بر عهده شان می گذارد . هرگونه رفتار ناپخته ورزشکاران ما ، در لابلای قوانین متعدد و اختلافات فرهنگی و آزادیهای جنسی سایر کشورها حتی اگر جنبه حقوقی نداشته باشد، می‌تواند بار سیاسی بهمراه داشته باشد و ابزاری باشد برای تخریب وجهه ایران و ایرانیان وبهانه‌ای به رسانه‌های بیگانه برای سیاه ‌نمایی بدهد و اعتماد افکار عمومی جهانی به ورزشکاران یا دانشجویان ایرانی را نیز خدشه‌دار کند

نقض وجهه ملی با پرونده سازی اخلاقی :

در فضای بین‌الملل، توطعه پرونده‌ سازیهای اخلاقی علیه چهره‌های ملی همواره یکی از اهرم‌های فشار جنگ نرم  بوده‌اند. چرا که استفاده از اتهام تجاوز (چه واقعی، چه ساختگی) به‌ویژه در رویدادهای ورزشی یا علمی، یکی از مؤثرترین ابزارها برای مخدوش‌کردن چهره یک کشور است،  ان هم بدون رویارویی مستقیم سیاسی یا نظامی. ودر این پرونده اخلاقی  نیز رد پایی از چنین توطعه ایی کاملاً محتمل است.

از دلایل اصلی احتمال توطعه می توان به :

همزمانی با مذاکرات هسته‌ای ایران 2- سوژه‌ سازی رسانه‌ای سریع و حساس  بیگانه و معاند

اشاره نمود و این دست پرونده ها ، به‌خصوص وقتی پای چهره‌های ایرانی در خارج از کشور در میان باشد، به‌سرعت در رسانه‌های جهانی علی الخصوص رسانه های معاند دست ‌به ‌دست می‌شود. به این ترتیب، بدون ورود به تحلیل فنی، تصویر ایران دچار افت اعتماد جهانی می‌شود. ودر این برهه از زمان هرگونه بی‌ثبات‌سازی چهره جهانی ایران، به‌ویژه در آستانه توافقات یا مذاکرات، می‌تواند نقش چانه‌زنی ایران را تضعیف کرده و طرف مقابل را در جایگاه برتر اخلاقی قرار دهد.

ودر نتیجه حتی اگر پرونده واقعی نباشد، کارکرد آن می‌تواند واقعی و بسیار خطرناک باشد از جمله:  تضعیف پرستیژ ملی، تولید فشار اخلاقی جهانی، و زمینه‌سازی برای مطالبه امتیاز در مذاکرات.

بررسی موضوع از منظر روان‌شناسی رسانه  و امنیت روانی ملی

دکترین روان‌افزار  یا جنگ روانی شناختی (Cognitive Warfare) یکی از پیشرفته‌ترین مفاهیم و کمتر شناخته‌شده‌ در جنگ‌های نوین است. این مفهوم برخاسته از ترکیبی از روان‌شناسی، علوم شناختی، رسانه، فناوری اطلاعات و امنیت ملی است.

روان‌افزار یعنی استفاده هدفمند از اطلاعات، رسانه، محتوا، شایعه، تصویر، روایت و فناوری برای حمله به ذهن، باور، تصمیم، هیجان و ادراک افراد یا ملت‌ها. هدف این نوع جنگ، تغییر نگرش، تضعیف اراده، ایجاد تردید، اختلاف ، ترس یا بی‌اعتمادی در سطح فردی و اجتماعی است، بدون آنکه حتی یک گلوله شلیک شود بنظر میرسد ساختار ماجرا ورزشکاران ایرانی مشابه نمونه‌های قبلی‌ در برخی کشورها (به‌ویژه شرق آسیا)، پیش‌زمینه‌هایی برای استفاده از زنان به‌عنوان «منبع به دام‌اندازی نرم» در روابط دیپلماتیک، نظامی یا حتی ورزشی وجود داشته است.

انتشار گسترده‌ی این خبر و تحریک احساسات ایرانیان (شرم، خشم، ملی‌گرایی)، و تردید افکنی نسبت به شخصیت نمایندگان کشور، همه در راستای حمله به ذهنیت جمعی (ساختار سیاسی) عمل می‌کنند. و اثر تخریبی روانی بر افکار عمومی ماجراهای جنسی علیه چهره‌های ایرانی در خارج، فراتر از هیجان عمومی، به نوعی فروپاشی پنهان در اعتماد روانی مردم نسبت به نظام اعزامی، تربیتی و فرهنگی کشور منجر می‌شود. و این خود به بحران اعتماد ملی دامن می‌زند ، و اصولا دروغ‌های دقیق  با کمک بازیهای روانی در توییتر _ اینستاگرام یا تلگرام و سایر شبکه های اجتماعی درباره بحران‌های اقتصادی یا سیاسی باعث بی‌اعتمادی، خشم یا خودویران‌گری جمعی می‌شود و ساختن تصویر خیالی از ایران در رسانه‌های خارجی و این تصویر در ذهن مخاطب ایرانی و غربی نهادینه می‌شود، نه با زور بلکه با روایت‌سازی مداوم.

 نگاه اخلاق‌محور به موضوع

در جهانی که ملت‌ها بر اساس رفتار نمایندگان و نخبگان خود قضاوت می‌شوند، هیچ توجیهی برای سرپوش‌گذاشتن بر جنایت جنسی از سوی نمایندگان رسمی یک کشور پذیرفته نیست و حمایت از حق قربانی، حتی اگر تبعه کشور دیگری باشد، معیار بلوغ تمدن ایران اسلامی است

و چنانچه صحت اتهام تجاوز سه ورزشکار ایرانی در کره جنوبی اثبات شود، ضرورت دارد که نهاد رسمی متولی ورزش کشور، یعنی وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران، خود به‌ عنوان متولی امراخلاق و حیثیت ملی وارد عمل شود.در چنین شرایطی، وزارت ورزش باید نه با نگاه ملی‌گرایانه یا تعصب قومیتی، بلکه با اتکا به اصول جهان‌شمول حقوق بشر و اخلاق انسانی، خواستار برخورد بدون اغماض با متجاوزان گردد

 جمع‌بندی تحلیلی

انتشار خبر تجاوز ورزشکاران ایرانی در کره – حتی اگر نادرست باشد، تصویر اخلاقی ایران را در سطح بین‌الملل تخریب می‌کند و تردید و خشم در داخل ایجاد می‌کند. این حمله به اعتماد روانی ملی است.

و به دلیل فقدان سواد رسانه ، اصولا قشر عوام جوامع  پس از شنیدن یک خبر به دنبال منبع انتشار و راستی آزمایی آن نیستند و در جهانی که جنگ‌ها بیش از آنکه نظامی باشند، روانی، رسانه‌ای و هویتی شده‌اند، اتهام تجاوز در پرونده‌ی ورزشکاران ایرانی در کره، می‌تواند – چه اثبات شود، چه رد شود – به یک ابزار مؤثر در جنگ نرم علیه ایران تبدیل شود. این‌گونه اتهامات، نه فقط فرد متهم، بلکه ساختار روانی جامعه، اعتبار فرهنگی کشور مسؤلین و نقش ایران در مذاکرات جهانی را هدف می‌گیرند. و اگر ما صرفاً در سطح حقوقی یا انفعالی با این ماجرا برخورد کنیم، بازی را در زمین طرف مقابل باخته‌ایم و اقدام داوطلبانه ایران بعنوان متولی امر‌اخلاق در ورزش کشور (در صورت صحت اثبات تجاوز)  نه تنها به تقویت وجهه بین‌المللی ایران کمک می‌کند، بلکه نشان می‌دهد که پاسداری از شأن انسانی زنان، چه ایرانی و چه غیرایرانی، جزو خطوط قرمز فرهنگی و اخلاقی جمهوری اسلامی ایران است.

کلام اخر :  حمایت از حق قربانی، حتی اگر تبعه کشور دیگری باشد، معیار بلوغ تمدن ایران اسلامی است

اما یادمان باشد روان‌افزار  (جنگ روانی شناختی ) جنگ آینده نیست، جنگ حال حاضر است و کشوری که به شهروندانش سواد رسانه‌ای، تحلیل شناختی، مهارت تفکر نقاد، و تاب‌آوری هیجانی نیاموزد، بدون شلیک، شکست می‌خورد

 

 

»یاداشت تحلیلی:

دکتر دانیال داودی‌راد        –      ایمیل: moshaver@yahoo.com   –  تلفن 09120535347

روان‌شناس بالینی – عضو انجمن روان‌شناسی ایران

مشاور در حوزه روان‌شناسی رسانه، آموزش و امنیت روانی

 

 

 

 

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

 

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × سه =

پربازدیدترین ها