جعفر بخشی بی نیاز روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : همین حالا که دارید مطلب بانک آینده را می خوانید بدانید که در شرایطی این بانک در بانک ملی ادغام شده که زیان انباشته ی آن تا آخرین گزارش رسمی منتشر شده به بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. با این همه روند زیان دهی از مدت ها قبل در بی تفاوتی مسئولیت ها گم شد و هیچ اهمیتی به آن داده نشد. ضررهایی که از جیب مردم رفت و تاوانش را مثل همیشه و همه جا مردم دادند. در نهایت بانک مرکزی برای تعیین تکلیف وضعیت بانک آینده روند انحلال این بانک خصوصی را آغاز کرد و از شنبه سوم آبان ماه تمامی شعب آن با نام بانک ملی ایران فعالیت خواهند کرد. از قرار معلوم انتقال تعهدات ؛ سپردهها و دارایی های این بانک در حال انجام است و تمامی حقوق و تعهدات مشتریان آینده به طور کامل توسط بانک ملی ایران هم آن طور که وعده داده اند تضمین خواهد شد. رخدادی تاسف بار که تابلوی بانک آینده را در سراسر کشور بر می دارد و به جای آن تابلوی بانک ملی را نصب می کند. به این ترتیب ؛ پرونده یکی از پر چالش ترین بانک های خصوصی کشور پس از سال ها کش و قوس با ورود مستقیم قوه قضاییه و تصمیم نهایی بانک مرکزی بسته میشود و بانکی به نام آینده دیگر در کشور وجود نخواهد داشت.
موضوع بانک آینده در سفر ریاست قوه قضاییه به ایلام محور جنجالی پرسش و پاسخ در جمع دانشجویان ایلامی بود. جایی که بانک مرکزی مورد خطاب قرار گرفت و با توجه به مصائب و مشکلات پیش روی بانک دو راهکار اصلاح و انحلال را مطرح کرد. اکنون مقامات بانک مرکزی ملزم و مجبور شده اند که از اختیارات شان در قبال بانک آینده در جهت انحلال یا اصلاح این بانک استفاده کنند و چنانچه در این زمینه کوتاهی کنند قوه قضاییه به این موضوع ورود پیدا میکند و همه کسانی که قصور و تقصیر داشتهاند را بازخواست و مواخذه خواهد کرد. البته این اولین بار نیست که چنین راهکاری برای بانک های کشور پیشنهاد میشود و پیشتر نیز انحلال ؛ ادغام یا اصلاحات در باره برخی بانکها تکرار شده بود و حالا نام بانک آینده در این زمینه مطرح شده است. به عبارت خیلی ساده و قابل فهم هفت سال با هفت هیأت مدیره و یک ثروت ملی به راحتی در بانک آینده دود شد و به هوا رفت. مثل خیلی از اتفاقاتی که از جیب مردم هزینه شد و دست آخر تمامِ آنها بی نتیجه ماند.
در جایی که از بانک آینده نام برده می شود پروژه ی بزرگ ایران مال هم در منطقه ۲۲ تهران رخ نمایی می کند تا همراه و کنار بانک آینده مطرح شود. تفکری که گمان داشت با پول میتوان سرمایه و توسعه ی پایدار ایجاد کرد و بزرگترین مال خاورمیانه را ساخت و تحدیل مردم داد. حالا اما در شرائطی ست که حتی هزینه تعمیر و نگهداری خودش را هم نمی تواند تامین کند و جالب تر آن که ایران مال قابل فروش هم نیست که بتواند بدهیهای عظیمی که بانک آینده برای ساخت آن خلق کرده را پس بدهد. موضوع فقط پروژه ی عظیم ایران مال نیست. حتی بانک آینده هم نیست. بیشتر صنایع فولادی و سیمانی و خودرو سازی در کشور به جهت سیاست های غلطی که داشتند و سوء مدیریت ها چنین فرجامی پیدا کردند. پول های کلانی که می شد در بخش های مهم آبی ؛ برقی ؛ صنایع و معیشت و رفاه مردم هزینه شود و ایران را بسازد ؛ نتیجه ای جز هدر دادن منابع آب و انرژی و ثروت عمومی مردم و تشکیل باندهای مافیایی و فربه کردن یک عده مفت خور در کشور نبوده است. علف های هرزی که امروز نابودی آن به این ساده گی ها امکان پذیر نیست.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع