تواضع یا تکلیف؟
چندی پیش از یکی از اقوام مهندس میرحسین موسوی جویا شدم که آیا ایشان در طول دوران حصر خانگی و حتی پیش از آن خاطرات خود را از مسئولیتها و خانهنشینیشان نوشتهاند یا خیر؟
پاسخ شنیدم که ایشان هیچگونه خاطرهای را به نگارش درنیاوردهاند!دلیل را جویا شدم، گفتند که هر وقت به مهندس میگوییم خاطراتتان را بنویسید میگویند که “مگر من که هستم!”
با شنیدن جمله “مگر من که هستم؟” قدری بهفکر رفتم. نخستین نکتهای که بهنظرم رسید این بود که احتمالا شاید جناب مهندس موسوی خاطرات خود را نوشته و آنقدر محرمانه است که صلاح نمیداند به کسی بگوید.
دومین نکته این بود که نکند مهندس موسوی دجار تواضع افراطی شده و در درون خود به این حقیت رسیده که در سپهر سیاسی ایران کسی نبوده و از روی فروتنی خود را در جایگاهی نمیداند که زندگینامه و خاطرات خود را بنویسد و در اختیار عموم قرار دهد.
اگر فرض دوم صحیح باشد از نظر من چنین تواضعی نه تنها برای فرار از پاسخگویی به تاریخ است که حتی تا حدی ریاکارانه بهنظر میرسد.
امید است که فرض نخست واقعیت داشته باشد و او تمام و کمال خاطرات خود را بهطور روزمره یا بعدها به صورت زندگینامه به رشته تحریر درآورده باشد و منبعی برای پژوهشگران تاریخ معاصر ایران برجای بگذارد تا منصفانه مورد قضاوت قرار گیرد.
در غیر اینصورت منبعی مهم برای شناخت ایرانِ پس از انقلاب از دست رفته و کار را برای پژوهشگرانِ تاریخِ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورمان سخت خواهد کرد.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع