آقای اژه ای : مبارزه با فساد را از بالا شروع کنید

جعفر بخشی بی نیاز  روزنامه نگار و عضو شورای سردبیری با درج یادداشتی در اقتصاددان نوشت : وقتی رییس قوه قضاییه بی تعارف و با لحنی کوبنده و هشدار دهنده می گوید : کاری می کنم که یک عده ماست ها را کیسه کنند ؛ به خوبی نشان می دهد که فساد تا اعماقِ بطن و ریشه ی نظام را گرفته و به شکلی فاجعه بار فراگیر شده. آمارهای ضد و نفیض از رانت ها و اختلاس ها و دزدی ها و گم شدن های متوالی و تکراری همه گواهِ آن است که فساد در کشور در همین مدت زاد و ولدی حیرت انگیز داشته و تقریبا همه جا را گرفته. فسادهایی که آن قدر علنی و روشن است که نیاز به توضیح اضافه ندارد. آن هم نه از کارگرانِ معدن در فلان شهرِ دور ایران یا پاک بان های شریف یا کارگران زحمت کش واحدهای تولیدی و یا دست فروشانِ فلان خیابان. نه از آدمهای معمولی که لنگ نانِ شب شان هستند. فساد را کسانی ثبت کردند که همگی عناوینِ موجه و متشرع داشتند و عالمی آبا و اجدادشان را می شناختند‌. منصب و جایگاه و مقام داشتند و خزانه دست شان بود. آنهایی که به زعم خود انقلاب و عدالت و آزادی با همت و تلاش همین ها در جامعه ساری و جاری شد. و چون عامل فساد همین ها بودند ؛ مردم دین و اعتماد و باورشان را زیر پا گذاشتند و نسبت به همه بدبین شدند‌.

 چند وقت پیش در یکی از کشورهای همسایه در مقابل چشمانِ همه و به دور از مصلحت اندیشی های رایج و قربانی کردنِ عدالت ؛ محاكمه ی دادستانهاى فاسد برگزار شد. در محکمه ای که قدرت در برابر عدالت زانو زد تا رهبرِ یک کشور با اقتداری مثال زدنی و شاید کم نظیر در عرصه ی سیاست نشان دهد كه هيچ كس ؛ حتى در بالاترين سطوح حاكميت فراتر از قانون نيست. امامعلى رحمان رئيس جمهور تاجيكستان در اقدامى قاطع و البته بى سابقه و جسورانه چهار دادستان فاسد را كه بايد پاسدار قانون می شدند و عدالت را معنا می دادند ؛ اما خود به آن خيانت كردند را به صورت علنی و شفاف محاكمه و سپس از مناصب شان عزل و آنها را به سختی مجازات کرد. البته که اين تصميمِ شجاعانه نه ساده است و نه كم هزينه. اما رهبران بزرگ دقيقأ در همين لحظاتِ دشوار و بزنگاهای تاریخی شناخته می شوند. جايى كه مصلحت سنجى كنار می رود و حقيقت و عدالت در اولويت اول و آخرِ کشور قرار می گیرد‌. جایی که برادر و قوم و خویش و دوست همکار بی معنا می شود و همه در مقابل قانون به یک چشم دیده می شوند.

 در جهانى كه بسيارى از رهبران و حاکمان ؛ فساد اطرافيان خود را ناديده می گیرند يا این فسادها را پشت پرده پنهان می كنند چرا که خود نیز در این فساد دست دارند ؛ یک حاکمِ عادل و جسور راهی متفاوت را انتخاب می کند و آن شفافيت ؛ قاطعيت و همراه بودن در كنار مردم است. برخورد با دادستانهاى فاسد يعنى پاك سازى قلب سيستم قضايى. يعنى اعلام اين بيام تاريخى و به یاد ماندنی كه قدرت برای هر کسی ابزار خدمت است نه دست مایه ی فساد. تنها سخن گفتن از عدالت و خط و نشان کشیدن برای مفسدین در هر لباس و مقامی شرط نیست‌. مبارزه با فساد هزینه دارد. خاصه آن که فساد از بزرگان و نام آوران سر بزند. باید مفسدین بدانند که دوران مصونيت شان به پايان رسيده و باید که به شدت مجازات شوند‌. دیر یا زود دوران پاسخگويى برای آنان آغاز می شود‌. دورانی که با یک تصمیم بزرگ و قاطع اعتماد عمومى را بازسازى کرده و اميد را دیگر بار در جامعه زنده می کند و نشان می دهد كه اگر اراده قوی باشد ؛ مبارزه با فساد فقط يک شعار نيست ؛ بلكه يک اقدام واقعى و عملى ست. تاريخ رهبرانى را ماندگار می کند كه در برابر فساد ايستادند نه آنهايى كه با آن سازش كردند.

مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.

ع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج + نه =

پربازدیدترین ها