دلار در آخرین روز هفته گذشته روی صحنهای ایستاد که شبیه میدان نبرد بود؛ مرز ۱۱۰ هزار تومان، همان خط باریکی که تمام هفته میان خریداران و فروشندگان دستبهدست شد. بازار پنجشنبه را با نرخ ۱۱۱ هزار و ۴۰۰ تومان آغاز کرد، اما در پایان روز درست بر روی همان مرز ۱۱۰ هزار تومان متوقف شد، گویی تصمیم نهایی را به هفته بعد واگذار کرده باشد.
اما صبح امروز ورق برگشت. دلار از محدوده ۱۰۹ هزار تومان کار خود را آغاز کرد و خیلی زود در مسیر نزولی افتاد، تا جایی که در میانه روز به عدد ۱۰۶ هزار و ۵۱۰ تومان رسید؛ نقطهای که حالا به خط جدید تصمیم بازار تبدیل شده است. این افت نه تنها از نظر عددی مهم بود، بلکه نشانهای از تغییر لحن بازار محسوب میشود؛ بازاری که تا چند روز پیش در تب صعود میسوخت، امروز با احتیاط و سکوتی سرد حرکت میکند.
به گزارش اقتصاددان به نقل از سایت طلا ، معاملهگران باتجربه این تغییر رفتار را نشانهای از خستگی روند صعودی میدانند. انگار دلار پس از هفتهای پرهیجان، نفسی تازه کرده تا جهت بعدی خود را انتخاب کند. بازار در برابر چشم فعالانش بیصدا اما معنیدار عقب نشست؛ عقبنشینیای که میتواند مقدمه بازتعریف سطحهای تعادلی جدید در روزهای پیشرو باشد.
نبرد بر سر مرز ۱۱۰ هزار تومان؛ جایی که بازار صبرش را از دست داد
تمام هفته گذشته، دلار در محدودهای حرکت میکرد که حالا به مهمترین خط روانی بازار تبدیل شده است؛ مرز ۱۱۰ هزار تومان. در نگاه نخست شاید فقط یک عدد به نظر برسد، اما برای فعالان بازار، این مرز چیزی فراتر از رقم است: خطی میان امید و ترس. از ابتدای هفته گذشته تا پنجشنبه، بازار بارها تلاش کرد از این سطح عبور کند، اما هر بار با فشار فروش و مداخله بازارساز عقب نشست. نتیجه آن شد که دلار درست بر همان نقطهای متوقف شود که بیشترین جدال را برانگیخته بود.
رفتار معاملهگران در آن روزها شبیه نبردی فرسایشی بود؛ خریدارانی که به پشتوانه انتظارات تورمی، رشد دلار را قطعی میدانستند و فروشندگانی که با تکیه بر حضور بازارساز و عرضههای محدود سعی میکردند قیمت را پایین نگه دارند. هیچکدام حاضر نبودند میدان را ترک کنند، و نتیجه چیزی جز نوسانهای فشرده و خستهکننده نبود.
اما بازار امروز نشان داد که این جنگ فرسایشی سرانجام به نقطه تصمیم رسیده است. عبور از مرز ۱۱۰ هزار تومان دیگر به معنی آغاز فاز صعودی نیست؛ بلکه هر بار که دلار به این سطح نزدیک میشود، فشار فروش بالا میگیرد. همین تغییر رفتار باعث شده است تا بسیاری از معاملهگران کوتاهمدت از بازار خارج شوند و بخشی از نقدینگی به حالت انتظار درآید.
در واقع، آنچه این روزها در بازار دلار دیده میشود، نوعی «بازتعریف مقاومت» است. ۱۱۰ هزار تومان حالا به جای آنکه سکوی پرتاب باشد، به دیواری تبدیل شده که معاملهگران از آن میترسند. و درست در همین نقطه، بازار وارد مرحلهای تازه از آزمون میشود؛ مرحلهای که در آن هیجان جای خود را به تحلیل میدهد و هر حرکت کوچک، میتواند مسیر روزهای آینده را تعیین کند.
دلایل ریزش؛ از تخلیه هیجان تا بازگشت به واقعیت
کاهش دلار از 117 هزار چند هفته پیش به حوالی ۱۰۶ هزار و ۵۰۰ تومان امروز، در نگاه اول شاید ناگهانی به نظر برسد، اما وقتی لایههای زیرین بازار را کنار میزنیم، تصویر روشنتری پدیدار میشود. در حقیقت، افت اخیر بیش از آنکه نشانه تغییر بنیادی در متغیرهای اقتصادی باشد، حاصل تخلیه هیجانهایی است که هفته گذشته در بازار انباشته شده بود. دلار مدتی در تب انتظارات صعودی میسوخت؛ انتظاراتی که از همزمانی اخبار سیاسی، نوسانات منطقهای و تحلیلهای رسانهای نیرو میگرفت. حالا که التهاب فروکش کرده، بازار در حال بازگشت به سطوحی است که بتوان آن را «قیمت منطقیتر» نامید.
عامل دوم، به سیاستهای بازارساز مربوط میشود. طی روزهای گذشته نشانههایی از مداخله محدود اما هوشمندانه دیده شد؛ عرضههای هدفمند و کنترل نقدینگی در صرافیها، باعث شد تا قدرت خریداران در برابر فروشندگان کاهش یابد. این اقدامات شاید در ظاهر مقطعی به نظر برسند، اما در واقع سیگنالی به بازار دادند مبنی بر اینکه نهادهای نظارتی در برابر جهشهای ناگهانی بیتفاوت نخواهند ماند.
سومین دلیل را باید در فضای روانی معاملهگران جستوجو کرد. بسیاری از خریداران کوتاهمدت که هفته قبل با امید به رشد سریع وارد بازار شده بودند، حالا ترجیح دادهاند از موقعیتهای خود خارج شوند و نظارهگر باشند. این تغییر رفتار باعث شده تقاضای سفتهبازانه کاهش یابد و معاملات در حجم پایینتر اما با دقت بیشتر انجام شود.
به بیان دیگر، بازار اکنون در حال پاکسازی خودش است. همانطور که پس از هر موج هیجانی، فاز اصلاحی میآید تا انرژی اضافی را تخلیه کند، بازار ارز نیز پس از چند هفته داغ، به نقطهای رسیده که باید میان واقعیت اقتصادی و تصورات هیجانی تعادل برقرار کند. افت اخیر شاید برای برخی نگرانکننده باشد، اما برای تحلیلگران نشانهای از بازگشت به منطق بازار است؛ بازگشتی که هرچند دردناک به نظر میرسد، اما لازمه شکلگیری روند پایدار در هفتههای آینده خواهد بود.
مرز ۱۰۶۵۰۰ تومان؛ نقطهای که میتواند آینده را تغییر دهد
بازار امروز در حالی تا سطح ۱۰۶ هزار و ۵۱۰ تومان عقبنشینی کرد که تحلیلگران فنی این عدد را یکی از کلیدیترین نقاط تصمیم بازار میدانند. ۱۰۶۵۰۰ حالا نه فقط یک سطح قیمتی، بلکه نوعی «خط تعیین تکلیف» برای هفته پایانی مهر است؛ جایی که آینده کوتاهمدت دلار میتواند جهت خود را انتخاب کند.
در نمودارهای روزانه، این عدد بهعنوان کف حمایتی شناخته میشود که بارها در ماههای گذشته مانع ریزش بیشتر قیمت شده بود. اگر بازار نتواند این سطح را حفظ کند، مسیر افت تا محدودههای ۱۰۵ هزار و حتی ۱۰۰ هزار تومان هموار میشود؛ محدودههایی که معاملهگران آن را «کمربند تعادلی دلار» مینامند. اما در سمت مقابل، در صورتی که دلار بتواند در روزهای آتی بالای همین سطح ۱۰۶۵۰۰ باقی بماند، احتمال بازگشت دوباره به کانال ۱۰۸ تا ۱۰۹ هزار تومان بسیار بالاست.
اهمیت این عدد فقط به جنبه فنی محدود نمیشود. از نظر روانی، سطح ۱۰۶ هزار تومان همانقدر که برای خریداران نگرانکننده است، برای بازارساز فرصتی طلایی به حساب میآید. کاهش نرخ تا این محدوده میتواند سیگنال قدرت به نهاد سیاستگذار بدهد و فضا را برای کنترل انتظارات تورمی مساعد کند. در مقابل، تثبیت دلار بالای این سطح، نشانهای از بازگشت تقاضای احتیاطی و فعالشدن دوباره معاملهگران کوتاهمدت خواهد بود.
در واقع، بازار این روزها در «منطقه خاکستری» نوسان میکند؛ نه به اندازه کافی پایین آمده تا نشانه سقوط باشد و نه توانسته دوباره اوج بگیرد تا روند صعودی را تأیید کند. همهچیز به واکنش دلار در برابر همین عدد گره خورده است. هرچقدر بازار طولانیتر در این محدوده درجا بزند، فشار تصمیم نهایی بیشتر خواهد شد. شاید فردا یا پسفردا، همان روزی باشد که مسیر هفتههای بعد را رقم میزند.
چشمانداز کوتاهمدت؛ میان تعادل و بازگشت
دلار حالا در موقعیتی ایستاده که بیش از هر زمان دیگری به تصمیمی تازه نیاز دارد. پس از افت تا محدوده ۱۰۶ هزار تومان، بازار در وضعیتی قرار گرفته که نه سقوط محسوب میشود و نه آرامش. این همان نقطهای است که تحلیلگران از آن با عنوان «مرحله سرد تصمیم» یاد میکنند؛ زمانی که بازار از تب هیجان فاصله میگیرد و پیش از انتخاب مسیر بعدی، رفتار معاملهگران را میسنجد.
در کوتاهمدت بعید است نرخ دلار بتواند زیر محدوده ۱۰۵ هزار تومان تثبیت شود، مگر آنکه فشار عرضه از سوی بازارساز افزایش یابد. نهاد سیاستگذار در روزهای اخیر تمایل داشته که قیمت را در کانال ۱۰۵ تا ۱۰۸ هزار تومان نگه دارد؛ محدودهای که از نظر روانی برای کنترل انتظارات عمومی اهمیت بالایی دارد. در سوی دیگر، اگر دلار بتواند بالای سطح ۱۰۶۵۰۰ ماندگار شود، فضا برای نوسانگیری و بازگشت به محدوده ۱۰۸ تا ۱۰۹ هزار تومان مهیاتر است، بهویژه اگر بازار در روزهای آینده با شوک سیاسی یا خبر خارجی روبهرو شود.
رفتار معاملهگران نیز نشان میدهد که فاز احتیاط جایگزین فاز هیجان شده است. خریداران، خریدهای خود را پلهای انجام میدهند و فروشندگان نیز از فشار عرضه ناگهانی پرهیز دارند. در چنین فضایی، هر حرکت کوچک میتواند سیگنال جهت آینده باشد؛ چراکه بازار در سکوتی معنادار فرو رفته و منتظر جرقهای است تا مسیرش را روشن کند.
از منظر تحلیلی، دلار بهزودی میان دو سناریو انتخاب خواهد کرد: یا به سمت محدوده تعادلی ۱۰۰ تا ۱۰۵ هزار تومان عقبنشینی میکند و به فاز اصلاح میرود، یا در صورت جذب دوباره نقدینگی و بالا رفتن تقاضا، بهسرعت تا نزدیکی ۱۰۹ هزار تومان بازمیگردد. اما هر دو سناریو، در نهایت یک معنا دارند؛ بازار دیگر آنقدرها قابل پیشبینی نیست و تصمیمهای ناگهانیاش میتواند حتی باتجربهترین معاملهگران را غافلگیر کند.
بازار ارز، پس از هفتهای پرتنش، حالا در نقطهای ایستاده که باید میان واقعیت اقتصادی و انتظارات روانی یکی را انتخاب کند. مهرماه با این دوگانگی رو به پایان است؛ با دلاری که نه شکست خورده و نه پیروز، بلکه در حال بازتعریف خود در میانه میدان است.
مخاطب گرامی، ارسال نظر پیشنهاد و انتقاد نسبت به خبر فوق در بخش ثبت دیدگاه، موجب امتنان است.
ع