دستیابی به توسعه پایدارنیازمند برنامه ریزی در جهت تحقق شاخصهای آن است. یکی از شاخص های مهم توسعه پایدار، امنیت غذایی برای همگان است. حصول به امنیت غذایی برای همگان، یعنی پایان دادن به گرسنگی و تامین غذاست که سازمانهای بینالمللی، توصیهها و کشورهای جهان، برنامههای متنوعی برای دستیابی به این هدف دارند. در سالهای اخیر امنیت تغذیهای به عنوان هدفی بالاتر از امنیت غذایی مطرح شده است و منظور آن است که افزایش دسترسی مردم به خدمات بهداشتی درمانی و تامین سلامت در کنار تامین امنیت غذایی در نظر گرفته میشود. بر اساس تعریف فائو از امنیت غذایی، مفاهیم اصلی امنیت غذایی عبارتاند از: غذای کافی، دسترسی (فیزیکی و اقتصادی) و زندگی سالم و فعال. در این میان مفهوم دسترسی به غذا یعنی فرد به شبکه توزیع غذا در محل زندگی خود دسترسی آسان داشته (دسترسی فیزیکی) و با درآمد خود بتواند غذای مورد نیاز را خریداری کند (دسترسی اقتصادی). دسترسی به غذا حاصل تولید داخلی و تجارت است. یعنی نیاز به مواد غذایی از طریق تولید داخلی یا واردات تامین میشود و دسترسی اقتصادی به توانایی و قدرت خرید واقعی مردم وابسته است.
در این میان دسترسی ناکافی به غذا، ناامنی غذایی را به دنبال دارد. ناامنی غذایی بیماری های متفاوتی را به همراه خواهد داشت. چرخه ارتباطی بین ناامنی غذایی و بیماری مزمن زمانی شروع می شود که یک فرد یا خانواده نتوانند غذای کافی و مواد مغذی مورد نیاز را تأمین کنند. ترکیبی از استرس و تغذیه نامناسب می تواند مدیریت بیماری را با چالش بیشتری روبروکند. زمان و پول مورد نیاز برای پاسخگویی به بحرانهای بهداشتی که در حال افزایش است، بودجه خانوار را کاهش داده و پول کمتری برای تغذیه و مراقبت های پزشکی برای خانوارها باقی می ماند. این امر باعث می شود که چرخه ناامنی غذایی و بیماری ادامه یابد. سلامت مبنای بهرهوری شغلی، ظرفیت یادگیری در مدرسه و توانایی در رشد جسمی، روانی و هوشی است. به عبارتی اقتصادی، سلامت یک وجه اساسی سرمایه انسانی است. سلامتی را میتوان جزو مهمی از سرمایه انسانی محسوب کرد و به طور معمول انتظار میرود افراد سالمی که با مقادیر مشخصی از عوامل تولید مشغول به کار هستند، در واحد زمان بهرهوری بیشتری نسبت به نیروی کار بیمار داشته باشند. افراد سالم معمولاً با انگیزه بیشتر برای کسب درآمد، سختکوشتر و کاراتر هستند. از همین روست که کشورهای جهان تغذیه سالم و کافی را از کودکی مورد توجه قرار داده اند .
حفظ سلامت تغذیه ای و تامین امنیت غذایی در سطح خانوار تابع چهار عامل است : درآمد و قیمت ها بعنوان مهمترین عوامل موثر در انتخاب و خرید موادغذایی ؛ دسترسی به موادغذایی در بازار و محل زندگی؛ آگاهی و دانش خانواده در مورد غذا و تغذیه از نظر خرید، نگهداری، پخت غذا و توزیع آن در خانوار؛ دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی برای پیشگیری و درمان بموقع بیماریها و سلامت افراد برای بهره گیری مطلوب بیولوژیک سلولی از مواد مغذی مصرفی .
گزارش امنیت غذایی و تغذیه جهان که توسط فائو در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است حاکی از آن است که گرسنگی در سالهای اخیر پس از یک دوره طولانی روند کاهشی، در سال ۲۰۱۷ روند رو به رشد داشته است و برآورد شده که حدود ۸۲۱ میلیون نفر گرسنه در جهان وجود دارد. یعنی تقریباً از هر ۹ نفر یک نفر از نظر تغذیه با مشکل روبهرو است. به طوری که سوءتغذیه و ناامنی غذایی شدید در بخش زیادی از قاره آفریقا و آمریکای جنوبی و در قاره آسیا مشاهده میشود. در این گزارش اشاره شده سه عامل مناقشات منطقهای، اقلیم و کاهش رشد اقتصادی بر امنیت غذایی و تغذیه تاثیرگذار بوده است. در این میان اقلیم و تغییرات آن به عنوان عامل مهمی در امنیت غذایی جهان مدنظر قرار گرفته است. تکرار و شدت حوادث شدید جوی و خشکسالیها، افزایش سطح آب دریاها و افزایش بینظمیهای الگوهای فصلی بارش، تاثیرات آنی بر تولید غذا، زیرساختهای توزیع غذا، وقوع وضعیتهای اضطراری غذا و فرصتهای معیشتی و نیز سلامت انسانها، در مناطق شهری و روستایی خواهد داشت.
در تحقیقی که سال ۲۰۱۶ انجام شده پیشبینی کردهاند که با تغییر در الگوی بارش، احتمال کاهش غذای جهانی به میزان ۱۰ درصد در سال ۲۰۳۰ و بیشتر از ۲۰ درصد در سال ۲۰۵۰ وجود دارد. از طرف دیگر پیشبینی میشود به دلیل تغییر در الگوی بارش، قیمت غذا در جهان بین ۳ تا ۸۴ درصد در سال ۲۰۵۰ افزایش یابد. فائو پیشبینی میکند عملکرد محصولات کشاورزی ۱۰ تا ۲۵ درصد در سال ۲۰۵۰ به دلیل تغییرات اقلیم کاهش یابد. این در حالی است که با توجه به افزایش جمعیت جهان، باید ۶۰ درصد افزایش در غذا به وجود آید. مطالعات نشان میدهد که تغییر اقلیم و آبوهوا از طریق تاثیرگذاری بر تولید و عرضه میتواند منجر به افزایش قیمت غذا و محصولات کشاورزی شود که خود میتواند بحران گرسنگی در جهان را شدت و عمق بخشد. به طوری که پیشبینی میشود به دلیل افزایش حرارت و تغییر در الگوی بارش، قیمت غذا در جهان بین ۳ تا ۸۴ درصد در سال ۲۰۵۰ میلادی افزایش یابد. به عبارت دیگر تغییرات اقلیم خطر و تهدیدی برای امنیت غذایی جهان بوده و باعث می شود که تعداد افرادی که دچار سوء تغذیه هستند، افزایش یابد.
در کنار امنیت غذایی توجه به این نکته که کاهش تولید بخش کشاورزی به دلایل مختلف و از جمله تغییرات آب و هوایی، آفتها و بیماریهای گوناگون معیشت و رفاه بهره برداران و تولید کنندگان بخش کشاورزی و کسب و کارهای مرتبط به آن و خانواده آنان را در معرض خطرر قرار می دهد .در این میان کشاورزان کوچک مقیاس و خرده پا، جنگل نشینان، گله داران و ماهیگیران بیشتر تحت تأثیر تغییرات اقلیمی قرار دارند. براساس گزارش فائو تحت عنوان «زندگی اقتصادی کشاورزان خردهپا»، حدود دوسوم از سه میلیارد نفر جمعیت روستایی کشورهای درحالتوسعه در ۴٧۵ میلیون مزارع خانوادگی کوچک فعالیت میکنند که قطعات زمین آنها کمتر از دو هکتار است. در چین نزدیک به ٩٨ درصد از کشاورزان در مزارع کوچکتر از دو هکتار کشت میکنند و این کشور بهتنهایی تقریبا نیمی از مزارع کوچک در جهان را به خود اختصاص داده است. در هند حدود ٨٠ درصد از کشاورزان کوچکمقیاس هستند. در اتیوپی و مصر، مزرعه کوچکتر از دو هکتار نزدیک به ٩٠ درصد از کل مزارع را تشکیل میدهند. در مکزیک، ۵٠ درصد از کشاورزان کوچک هستند.برآورد شده که کشاورزان کوچک یا خردهپا حدود ۵٠ درصد از غذای جهانی را تولید میکنند . علاوه بر دسترسی به بذرهای اصلاحشده و تکنولوژی و فناوری، مزارع کوچک به تغییرات آب و هوایی (همانند انطباق الگوی کشت با بارش و درجه حرارت) و خشکسالی بسیار حساس بوده و تولید آنها تحتتأثیر این عوامل قرار میگیرد. به عبارتی تولیدکننده کوچک یا خردهپا در برابر انواع خطرات قرار میگیرد که تولید و درآمد آنان را دچار نوسان میکند. این در حالی است که براساس مطالعه فائو با عنوان خصوصیات اقتصادی کشاورزان خردهپا که در سال ٢٠١۵ منتشر شده آمده در بسیاری از کشورها بیش از ۴٠ درصد کشاورزان خردهپا فقیر هستند. به عبارتی کشاورزان کوچک یا خردهپا هم تولیدکننده اصلی موادغذایی برای جمعیت جهان بوده و هم در فقر زندگی کرده و دسترسی آنان به نهادهها و تکنولوژی و اعتبارات برای افزایش بهرهوری تولید کم است. کاهش قیمت جهانی موادغذایی به منظور تأمین غذای جمعیت جهان که توانایی خرید موادغذایی ندارند، منوط به افزایش تولید است که این افزایش در مزارع کوچک با افزایش بهرهوری و عملکرد حاصل میشود. رویکردهای متفاوتی در جهان برای افزایش عملکرد و کارایی مزارع کوچک به منظور تامین امنیت غذایی و معیشت بهره برداران کشاورزی با توجه به معیارهای اقتصاد سبز در نظر گرفته شده که میتواند برای کشور ما در سیاستگذاریهای بخش کشاورزی کاربرد داشته باشد. یکی از این راهکارها، توجه به تنوع زیستی در بخش کشاورزی است .
بر اساس تعريف سازمان خواروبار جهاني (FAO) ، تنوع زيستي كشاورزي((Agrobiodiversity به تنوع و قابليت تنوع پذيري جانوران، گياهان و ميكرو ارگانيسم هايي كه به طور مستقیم و غیرمستقیم براي كشاورزي و توليد غذا مهم هستند، اطلاق می شود از جمله محصولات زراعی، دام، جنگلداری و ماهیگیری و اثر متقابل بين محيط، منابع ژنتيكي، سيستم هاي مديريتي و عمليات انجام شده توسط انسان را شامل شده و شامل سه سطح تنوع ژنتيكي، گونه اي و بوم نظامي است. تنوع زیستی يا تنوع حيات به مفهوم تنوع ژنتيكي، گونه اي و اكوسيستمي است كه در حقيقت كل تنوع هاي موجود در شبكه هاي حياتي جهان را در بر مي گيرد. تنوع زیستی کشاورزی در برگیرنده تمامی گیاهان زراعی، حیوانات اهلی و خویشاوندان وحشی آنها و تمامی گونه های حشرات گرده افشان، همزیست و آفتها، انگل ها، شکارچیان و گونه های رقیب می باشد. بهعنوان مثال، گونههای مختلف محصولات و نژاد دامها مصداق تنوع زیستی هستند.
با توجه به اهمیت موضوع ، سازمان ملل متحد ابتدا، 29 دسامبر 1993 (تاریخ تشکیل کنوانسیون تنوع زیستی)را به عنوان روز بینالمللی تنوع زیستی تعیین کرد اما در دسامبر 2000 مجمع عمومی این سازمان، با هدف افزایش سطح درک و آگاهی از مسائل مربوط به تنوع زیستی، 22 می را ، تحت عنوان روز بین المللی تنوع زیستی (IDB) نامگذاری کرد.
تنوع زیستی کشاورزی در حال حاضر درحد بحرانی است. در حال حاضر فقط کمتر از ۷۰ گونه گیاه در بیش از ۱۳۰۰ میلیون هکتار در جهان کشت می گردد و فقط گونه های کمی از انواع گیاهان مورد پرورش هستند. سازمان خواروبار جهانی ملل متحده تخمین زده که ۷۵ % تنوع ژنتیکی محصولات کشاورزی در خیلی از گیاهان بومی از مناطق اصلی خود از بین رفته اند. به عنوان مثال در سال ۱۹۰۳ برای گوجه فرنگی در حدود ۴۰۸ رقم وجود داشته که ۸۰ سال بعد یعنی در سال ۱۹۸۳ به ۷۹ رقم رسیده و تنوع زیستی کاهش یافته است. در طول زمان تنوع ارقام محصولات کشاورزی کاهش یافته است. تنوع زيستي يك عامل اساسي و مورد نياز براي جمعيتها در جهت تكامل و مقابله با تغييرات محيطي و مهمترين عامل جلوگيري از انقراض موجودات زنده و حفاظت از تنوع زيستي محسوب مي شود و کاهش آن اغلب سبب کاهش قدرت توليد مثل و ماندگاري مي گردد. آنچه مهم و قابل تامل است اينکه تنوع موجود در بخش کشاورزی (به عنوان نمونه انواع نژاد دام ، ارقام مختلف یک محصول و …) موضوعی منحصر به فرد و بسيار ارزشمند مي باشد و به هيچ وجه قابل جايگزين شدن نيست زيرا اگر چه بيوتكنولوژي جديد مي تواند در اصلاح ارقام و نژادها کمک نماید اما قادر به ايجاد تنوع از دست رفته نيست. بنابراین حفاظت، شناسايي و استفاده پايدار از تنوع ژنتيكي امري حياتي و ضروری است.
تجربه و تحقیق های انجام شده نشان داده است که تنوع زیستی در بخش کشاورزی می تواند در موضوعات ذیل نقش آفرینی نماید :
* افزایش بهره وری، امنیت غذایی و بازده اقتصادی
*کاهش فشار و تنش کشاورزی در مناطق شکننده، جنگل ها و گونه های در معرض خطر
* سیستم های کشاورزی را پایدار، قوی و پایدار می سازد
* کمک به کنترل آفت و بیماری ها
* حفظ خاک و افزایش باروری و سلامت خاک طبیعی
* کمک به تقویت و تشدید پایداری
* متنوع سازی تولیدات و فرصت های درآمدزایی
* کاهش خطرها و یا توزیع خطرهابه افراد و مردم
* به حداکثر رساندن استفاده موثر از منابع و محیط زیست
* کاهش وابستگی به نهاده های های خارجی
* بهبود تغذیه انسانی و فراهم سازی منابع دارویی و ویتامین ها
* حفظ ساختار اکوسیستم و ثبات تنوع گونه ها
همان طور که ملاحظه می شود تنوع زیستی از طریق کنترل آفات و بیماریها، حفاظت از خاک و افزایش باروری آن و پایداری سیستم تولید کشاورزی به افزایش تولید، بهره وری و درآمد تولید کنند گان کمک مینماید.توجه به تنوع زیستی به منظور تامین امنیت غذایی مردم جامعه و پایداری سیستم تولید و معیشت بهره برداران بخش کشاورزی نیازمند برنامه ریزی و تدوین راهبرد است . قبل از آن به نظر ضرروری میرسد توجه پژوهشگران، برنامه ریزان و سیاستگذاران به اهمیت این موضوع بیش از گذشته معطوف شده و رویکرد تنوع زیستی نیز به عنوان یک رویکرد توسعه محور پایدار، حاکم بر برنامه توسعه پایدار بخش کشاورزی شود. امنیت پایدار در بخش های تولیدات بخش کشاورزی نیازمند حفظ تنوع ژنی و احیای ژنهای گونههای بومی و محلی است. کشاورزی و تنوع زیستی اغلب به عنوان نگرانی جداگانه مورد توجه قرار گرفته اند. اگر چه تنوع زیستی بر اساس بسیاری از کشاورزی مدرن است. توجه به این نکته که به منظور تغذیه جمعیت رو به رشد، شناسایی روش های نوآورانه و قابل قبول یکپارچه برای حفاظت از تنوع زیستی و تولید مواد غذایی است. حفظ تنوع در سیستم های کشاورزی یک رویکرد جدید نیست،به طوری که توسط بسیاری از کشاورزان خرده مالک در جهان، در بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار می گیرد که هم امنیت غذایی مردم و هم معیشت پایدار بهره برداران را به همراه داشته و هم در مقابل خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی و یا شوک های دیگر طبیعی مقاومت بیشتری دارند.
منبع: آینده نگر-شماره 89- آبان1398- tccim.ir
(د ف پ)